بدون عنوان
سلام عزیزم ، سلام گل ناز من
خیلی وقته که میخوام بیام برات بنویسم ولی نمی دونم چرا نمی شه .اخه هر روز زندگی تو تازگی خاصی داره .
با اینکه خیلی زود غلت زدنو یاد گرفتی ولی تا حالا زیاد حوصله غلت زدن نداشتی ، اما حدود دو هفته است که دیگه داری منو کچل میکنی با غلت زدنت . آخه وقتی غلت میزنی دیگه نمی تونی برگردی و شروع میکنی به سر و صدا تا بیام برت گردونم .تا برت میگردونم و میرم دنبال کارم دوباره غلت میزنی و ....
میتونی به مدت چند دقیقه بشینی ، البته باید هواتو داشته باشم .حدود 20 روز هست که حریره میخوری . 4-5 روزی هم میشه که بهت ماهیچه می دم و قطره آهنت رو هم باهاش شروع کردم . تو هم غذا خوردن رو دوست داری و خدا رو شکر تا حالا اذیتم نکردی .نوش جونت نفس من .
نمی دونم چیکار کردی که خودتو تو دل همه جا کردی . همه دارن برات غش میکنن . بس که شیرینی عزیز دلم .
بابایی هم بی نهایت دوست داره و قراره که لوست کنه . هر وقت میاد خونه میپره بغلت میکنه و حالا شما هم عادت کردی و تا باباتو میبینی اگه نیاد طرفت شروع میکنی به گریه که بیا بغلم کن .
خیلی هم پر توقعی ، میخوای همه به تو توجه کنن . اگه کسی وارد خونه بشه و حواسش به تو نباشه با "هان هان" کردن صداش میزنی، بعدشم شروع میکنی به دلبری .( البته کسایی رو که دوست داری )
با دختر عمه ت اکرم هم خیلی خوبی و دوسش داری . آخه اونم دختر مهربونیه و خیلی خیلی دوست داره.
خیلی دوست دارم . تو عشقمی ، نفسمی .عادت کردم به بودنت .حتی وقتی میخوابی دلم میگیره . خوشحالم که پیشمی .هرگز ترکمون نکن . خدایا هزاران بار شکرت به خاطر این نعمت عزیز و بزرگ . خدایا دخترمو به تو میسپرم ، همیشه نگهدارش باش .