نفس 17 ماهه من

سلام عزیز دلم ، عشقم ، نفسم

الهی مامان فدات بشه عزیزم ، 17 ماهگیتم تموم شد و تو وارد 18امین ماه زندگیت شدی . با اینکه خیلی وقت نیست که اومدی ولی شدی همه زندگی ما .

حالا دیگه حسابی شیطون شدی ، یعنی روز به روز داری شیطون تر و البته شیرین تر میشه. جدیدا حرف خ و ل رو یاد گرفتی و نسبت به سنت خیلی از کلماتو میتونی درست ادا کنی . از نظر هوش و حرف زدن و شیطنت رشدت خیلی خوب بوده ولی از نظر جسمی زیاد رشد نکردی ، آخه خیلی بد غذا شدی و اگه به میل خودت باشه اصلا نمیخوای غذا بخوری ، دوباره دیشب واسه بی اشتهاییت رفتیم دکتر ولی خدا رو شکر امروز بهتر بودی ، تنها غذایی که دوست داری بخوری سوپ و حریره است .

ماه پیش من و تو بابایی 3 تایی رفتیم مشهد . همون شب اول که رسیدیم تو تب کردی ، ما فکر کردیم سرما خوردی ، فرداش رفتیم دکتر ، یکی 2 روز اول خیلی گریه میکردی و بی حال بودی ولی خدا رو شکر بهتر شدی ،این اولین مسافرت 3تاییمون بود و در کل خیلی خوش گذشت .وقتی برگشتیم یزد من اتفاقی دیدم که یکی از دندونای آسیاب بالات سر زده و فهمیدم همه این مشکلات مال همین دندونت بوده .حالا دوتا از دندونایی آسیابت سر زده ، هر دوتا بالا حالا 10 تا دندون داری و یکی هم پایین نزدیکه که سر بزنه ، خیلی سر این دندونا اذیت شدی . تب کردی ، بهونه گیر شدی ، بی اشتها شدی ، الهی بمیرم برات دختر نازم ، دردت به جونم ، حاضرم بمیرم ولی تو چیزیت نشه .

خیلی تو حرف زدن پیشرفت کردی . و خودتم خیلی داری تلاش میکنی که کلمات رو درست بگی .بعضی وقتا جمله های دو کلمه ای و سه کلمه ای میگی ولی بیشتر با تک کلمه منظورتو میرسونی.

کلماتی که درست ادا میکنی :

مامان ، بابا ، آّب ،خاله ، بالا ، حوله ، حمید ، نی نی ، الو ، عمه ، عمو ، دایی ، ماه ، باز ، الوچه ، میز ، شرت ، نون ، ماست ، خاموش، ماشین ، آبی ، تل ، اتاق ، بخور ، بشین ، پاشو ، باد ، متین ، امید ، مینا، بخواب ، خوابیده ، خالیه ، آش ، دست ، دوست ، پا ، بینی ، مو ، ناخن ، خرما و ...

خیلی از کلمات دیگه رو هم میگی ولی نمیتونی به طور کامل درست بگی مثلا  وقتی میخوای چیزی رو روشن کنی میگی نوشن ( روشن ) یا وقتی میگیم چرخ و فلک چیکار میکنه میگی میششه ( میچرخه ) وقتی میخوای چیزی رو بیاری که سنگینه میگی شنینه ( سنگینه ) ، وقتی شب میشه ستاره ها رو نشون میدی و میگی سیتایه ، به من میگی دیا ( زهرا ) ، به داییت میگی حشین ( حسین ) به زن داییت میگی ننانی ،به لباس میگی دیداس ، یه دستبند داری بهش میگی اننو ( النگو)، به گوشواره میگی دودوشه ، به انگشت میگی انشت ، میگم دندوناتو با چی میشوری میگی میساک و خیلی کلمات دیگه که اگه بخوام بنویسم تا صبح طول میکشه ،تقریبا به جای حرف س ، یه چیزی بین س و ش رو به کار میبری  به جای حرف ک هم پ میگی مثلا به کتاب میگی پتاب ، به کبریت میگی پپیت  ، بعضی وقتا یه چیزی از رو زمین برمیداری و میذاری تو دهنت میگم چی خوردی ، میگی آشال ( آشغال ) بعدشم فرار میکنی .وقتی میخوای بغلت کنیم میدویی میگی بیل، میگم قطار چی میگه میگی : چی چی هوهو . میگم ماشین پلیس چی میگه میگی : ببو ببو ، خیلی خیلی بامزه حرف میزنی ،آدم میخواد بخوردت ، من که میخوام غش کنم واسه حرف زدن تو . بعضی وقتا هم تند تند شروع میکنی به حرف زدن که متاسفانه ما نمیفهمیم چی میگی .

مفهوم خیلی چیزا رو میفهمی مثل باز و بسته ، روشن و خاموش ، سنگینی  ، بشین و پاشو و ...

وقتی کسی بهت چیزی میده یا کاری برات میکنه زود میگی منون ( ممنون ) فدای اون ادب و تربیتت بشم من . تا یه ذره دستت کثیف میشه میدویی به من میگی دست یعنی دستمو بشور ،دائم میخوای دستمال کاغذی برداری و قتی میگم میخوای چیکار ؟میگی بینی

وقتی یه کاری میکنیم که دوست نداری یا خوشت نمیاد میگی "نتن " ( نکن )

بعضی وقتا که کار بدی میکنی من باهات قهر میکنم و میگم باهات قهرم تو هم خودتو لوس میکنی و میگی مامانی و اگه من جواب ندم میدویی میایی منو بوس میکنی ، خوب راهشو بلدی چون میدونی من نمیتونم در مقابل بوسه های تو بی تفاوت باشم .

عاشق بازی قایم باشکی و دائم میری پشت سر من و بابایی قائم میشی تا باهات بازی کنیم .

همه اش میخوای بری حمام و تا ببینی در حمام باز شد میدویی میگی حموم بعدشم میگی مانو ( شامپو)

وقتی میگیم بیا گازت بگیریم میگی نه ، میگیم چرا؟ میگی ناز نازیم ، چو چولوام

چند تا شعر بلدی :

خرگوش ببین چه نازه

یه توپ دارم قلقلیه

آقا پلیسه

اول شعر باد باد ( از عمو پورنگ )

شعر تنبل همیشه خوابه

کدوی قلقله زن

عروسک من

تاب تاب عباسی

چشم چشم دو ابرو

مامانی میگه :چشم چشم

گلناز : ابویو

مامانی دماغ و دهن

گلناز: یه دیییییییییییییدوووووو

مامانی : حالا بذار دوتا

گلناز : دوش

مامانی موهاش نشه

گلناز : ممانوش

مامانی : چوب چوب

گلناز: یه ننن

مامانی : اینم یه گردی

گلناز : نن 

البته خودت به طور کامل شعرایی که گفتم بلدی ولی فقط وقتایی که تنهایی خودت  همشو واسه خودت میخونی .

لالایی هایی هم که من برات میخونم بلدی .

سوره توحید ،صلوات فرستادن و نام پنج تن (ع )رو یاد گرفتی ،

به نظر من که تو یه نابغه ای .

اصلا نمیذاری ازت عکس بگیرم ، فقط مجبورم موقعی که خوابی عکس بگیرم . اینو اینجا گفتم که بعد که بزرگ شدی گلایه نکنی که چرا ازم عکس نگرفتی و چرا عکس ندارم !!!!!

خیلی خیلی دوست داریم عشق کوچولوی ما

همیشه بمون و باعث شادی ما باش