دوست دارم
سلام گل نازم
الان ساعت 12 و 54 دقیقه چهارشنبه 16 اسفند 1391 و شما مثل یه فرشته کوچولو خوابیدی .منم از فرصت استفاده کردم و اومدم برات بنویسم .
چند تاکلمه جدید یاد گرفتی ، یعنی داری یاد میگیری که هر کسی یه اسم داره و اسم هر چیز یا کسی رو بگیم تو هم سریع با اون زبان بچه گانه ت میگی مثلا :
عمه
عمو
آدو( آرزو )
ادم(اکرم)
قربون اون زبون کوچولوت برم شیرین بیان
هر کدوم از عروسکاتو که بر میداری هر اسمی ما براشون گفتیم تو هم میگی ، مثلا من یه عروسک دارم که اسمشو گذاشتم : "شو شو " تو هر موقع میری برش میداری میگی "تو تو " یا یه عروسک داری که از مکه برات سوغات اوردن وبابایی اسمشو گذاشته دختر عرب تو هم هر موقع میبینیش میگی " ادب" ولی تو به شدت از این دختر عرب میترسی و اصلا بهش نزدیک نمیشی چون عربی میخونه و میرقصه.
یه دونه دیگه ازدندوناتم سر زده و حالا 6 تا دندون داری : 4تا بالا و دوتا پایین
حالا بعضی وقتا که من مشغول کارای شخصیم هستم تو هم میری عروسکاتو بر میداری و باهاشون حرف میزنی و بازی میکنی . هرموقع هم که میخوای شیر بخوری حتما باید یه چیزی تو دستت باشه . اول میای میخوابی و میگی دیییییی و وقتی من میام کنارت میخوابم پا میشی و میدویی میری یکی از عروسکاتو بر میداری میاری و کنارت میخوابونیو دستتو میذاری روش و اون موقع شیر میخوری.البته اکثر وقتا برفی رو میاری چون از همه عروسکات بیشتر دوستش داری . وقتی این کارا رو میکنی میخوام بخورمت .
میدونی که اکثر چیزا در داره و هر موقعمیخوای درچیزیرو باز کنی اگه خودت نتونی میاری میدی به من یا بابایی و میگی با(یعنی باز) یا میگی در ( یعنی درشو باز کن)
در کل خیلی دخترخوب و نجیب و آرومی هستی و منو اذیت نمیکنی .
بالاخره که خیلی شیرینی گلابتون من
تازه 20 اسفند عروسی دایی حسینه . باید قول بدی توی عروسی هم دختر خوبی باشی .
خیلی دوست دارم گل من